من به عنوان دونده در ماراتن بازسازی توهوکو میاگی 2023 شرکت کردم

صفحه به روز شده :
تاریخ ایجاد صفحه :

روز دیگر در ماراتن بازسازی توهوکو-میاگی 2023 که یکشنبه 5 نوامبر برگزار شد به عنوان دونده شرکت کردم و دویدم. آنچه در اینجا می نویسم به جای نشان دادن آن به دیگران، در قالب یک دفتر خاطرات برای خودم نوشته شده است. محتوای کلی خلاصه ای از درخواست ماراتن ، دوره آماده سازی و محتویات ماراتن در روز است.

* بنر زیر پیوندی به وب سایت رسمی است.

چگونه تصمیم گرفتید در ماراتن شرکت کنید؟

اول از همه، قبل از اینکه تصمیم بگیرم در آن شرکت کنم، از این مسابقه مطلع شدم، اما یک آگهی تلویزیونی در مورد ماراتن و ورودی آن وجود داشت. در ابتدا، من فقط با یک "هوم" به آن نگاه می کردم. من هیچ محرک خاصی نداشتم، اما درخواست دادم زیرا ناگهان فکر کردم، "اگر من فردی بودم که اکنون هستم چقدر می توانستم بدوم؟" فکر نمی کنم چیز دیگری وجود داشته باشد که باعث شود بخواهم نامزد شوم.

با این حال، من خیلی دیر به این تصمیم رسیدم و در حدود آگوست، در اواخر دوره ورود درخواست دادم.

دوره آماده سازی

آنچه ما آماده کرده ایم

فکر نمی کردم دلیلی وجود داشته باشد که قبل از مسابقه اصلا آماده نباشم، بنابراین ابتدا سعی کردم هر آنچه را که برای دویدن نیاز داشتم به دست آورم. وقتی آن را در اینترنت جستجو کردم، به نظر می رسد که چیزهای مختلفی وجود دارد که به آنها نیاز دارم. نمی دانستم که آیا واقعا به همه آنها نیاز دارم یا خیر، بنابراین سعی کردم حداقل چیزهایی را که فکر می کردم نیاز دارم به دست آورم.

موارد جدیدی که این بار خریدم به شرح زیر است.

  • کفش مخصوص دویدن
  • پیراهن آستین کوتاه
  • شلوارک
  • جوراب
  • بطری در حال اجرا
  • ایوان غربی
  • غذای کمکی

"تلفن های هوشمند"، "کیف" و "حوله" از آنچه قبلا دارید منحرف می شوند.

علاوه بر این، به نظر می رسید "ماسک"، "کلاه"، "عینک آفتابی"، "روکش بازو"، "آستین گوساله"، "ساعت های دویدن" و غیره وجود دارد، اما من آنها را نخریدم زیرا به نظر نمی رسید مشکلی ایجاد کنند.

من نزدیک به 10,000 کفش مناسب برای دویدن خریدم. این مهمترین مورد در مواردی است که این بار آماده خواهیم کرد، بنابراین من کمی هیجان زده هستم. اگر به دلیل کفش های بد پاهای خود آسیب ببینید، نمی توانید به آن برگردید.

من قبلا هرگز کفش های دویدن مانند این را نپوشیده بودم و اولین باری که آنها را پوشیدم، از سبک بودن آنها شگفت زده شدم که می توانستم دو بار بپرم. حتی زمانی که می دویدم، احساس می کردم آنقدر می پرم که عبارت "جهش" عالی بود. به وضوح با گیره های فوتبال متفاوت بود و من احساس کردم که آنها کفش هایی هستند که برای دویدن ساخته شده اند.

من "پیراهن آستین کوتاه" و "شلوارک" را از یک فروشگاه تخصصی آدیداس خریدم، اما آنها به نوعی شبیه یونیفرم فوتبال بودند. شورت ها با جیب های بیشتری ساخته شده بودند تا بتوانم تا جایی که ممکن است وسایل را نگه دارم، اما در نهایت زیاد از آنها استفاده نکردم. من فکر می کنم تا زمانی که برای ورزش مناسب باشد، مهم نیست که بالا باشد یا پایین. حتی افرادی هستند که با لباس می دوند.

من یک "کیسه کمر" برای دویدن خریدم، بنابراین ظرفیتی که می توان در آن قرار داد به طرز شگفت انگیزی کوچک بود. تنها چیزهایی که می توان در آن قرار داد، بطری ها، گوشی های هوشمند و چند مورد کوچک بود. خوب، من فکر می کنم که حتی اگر چیزهای زیادی را در آن قرار دهید، هنگام دویدن مانع می شود، بنابراین ممکن است این درست باشد.

"بطری در حال اجرا" بطری است که آب را برای آبرسانی مجدد در حین دویدن نگه می دارد. من قبلا یک کیسه کمر خریدم، بنابراین 250 میلی لیتر را به عنوان سایز خریدم تا در آنجا جا بیفتد. ممکن است فکر کنید که بسیار کوچک است، اما 500 میلی لیتر به طرز شگفت انگیزی برای دویدن بزرگ است، بنابراین 250 میلی لیتر کافی است. اگر در راه پول شما تمام شد، می توانید به سادگی آن را در ایستگاه کمک پر کنید.

بیشتر "غذای مکمل" مبتنی بر ژله است، اما این بار حدود 3 غذای جامد بسته بندی شده جداگانه را در کیسه کمر قرار دادم.

شروع به تمرین کنید

من مطمئن هستم که افرادی که تجربه دویدن دارند عصبانی خواهند شد، اما من در واقع یک ماه پیش، در ماه اکتبر، تمرین را شروع کردم. فکر نمی کنم قبل از این تمرینی انجام داده باشم. تا آنجا که من می توانم از مقالات و فیلم های موجود در اینترنت بفهمم، به نظر می رسد که طبیعی است که حدود 3 ~ 6 ماه قبل شروع کنید. من در آن زمان تحقیق زیادی انجام ندادم، بنابراین بدون فکر کردن شروع کردم.

و کابوس از تکبر

در روز اول، همراه با سبکی کفش، به سختی در نزدیکی خانه می دویدم. وقتی دانشجو بودم، در باشگاه ورزشی بودم، بنابراین فکر می کردم که می توانم به اندازه کافی قدرت بدنی را که فاقد آن بودم به دست آورم، و وقتی می دویدم و احساس می کردم که می خواهم به حد قدرت بدنی و عضلات پاهایم برسم، در واقع احساس می کردم که می توانم از نظر ذهنی بر آن غلبه کنم.

با این حال، پس از چند روز، احساس ناراحتی در پاهایم کردم. روز به روز، روزهای بیشتری وجود داشت که فکر می کردم، "امروز می خواهم به آرامی بدوم، و می خواهم آن را تمام کنم،" و در نهایت شروع به درد در هر دو زانو کردم که راه رفتن را برایم دشوار می کرد. فکر می کردم می توانم قدرت و قدرتم را مدیریت کنم، اما اصلا به زانوهایم فکر نمی کردم، بنابراین کاملا غرق شده بودم.

اندازه گیری زانو

اگر به این ترتیب تمرین می کردم، نمی توانستم در مسابقه واقعی بدوم، بنابراین فکر کردم کاری در مورد آن انجام دهم. با فرض استراحت، تصمیم گرفتم یک "حامی زانو" بخرم که ناگهان به ذهنم رسید.

من تحقیقات زیادی انجام دادم، اما نمی دانستم کدام سازنده خوب است یا چه نوع حامی خوب است. حتی اگر در مقاله به تفصیل توضیح داده شود، تا زمانی که واقعا آن را نپوشید، نمی دانید که آیا موثر خواهد بود یا خیر و اگر موثر نباشد، ممکن است هدر برود. با این حال، اگر کاری انجام ندهم، هیچ تاثیری نخواهم داشت، بنابراین ابتدا آن را خریدم.

اولین موردی که خریدم Zamst RK-2 (حامی زانو، هم چپ و هم راست) بود. حدود پنج روز برای تحویل صبر کردم و سعی کردم آن را بپوشم، اما با وجود سایز بزرگ بسیار تنگ بود و صادقانه بگویم، چیزی نبود که فکر می کردم بپوشم. علاوه بر این، وقتی این را خریدم، تصور کردم که برای هر دو پا کافی دارم، اما در واقع فقط برای یک پا بود. خوب، این عدم تایید است. من فکر می کنم هواداران باید محکم باشند، اما من آنها را از لیست حذف کردم زمانی که نمی توان آنها را به راحتی پوشید و برداشت. در واقع، من فقط یک بار آن را پوشیدم و بقیه قفسه بندی شده است.

چیز بعدی که خریدم "ZAMST FILMISTA KNEE (حامی زانو برای چپ و راست)" بود. سازنده همان سازنده قبلی است ، اما این نوعی برای پوشیدن نیست ، بلکه نوعی است که باید با نوار چسب متصل شود ، بنابراین می توان آن را به راحتی پوشید و در آورد. من وقت نداشتم، بنابراین بدون امتحان کردن این یکی دو عدد را به طور همزمان خریدم. صادقانه بگویم، درک اینکه به نظر نمی رسد موثر باشد، سخت بود، اما سعی کردم تا اجرای واقعی از آن استفاده کنم.

ایجاد قدرت بدنی

فکر می کردم بد است که کاری انجام ندهیم فقط به این دلیل که نمی توانم از زانوهایم استفاده کنم، بنابراین سعی کردم تا حد امکان قدرت بدنی خود را افزایش دهم. با این حال، من نمی توانم بدوم، بنابراین به دنبال چیز دیگری بودم و متوجه شدم که تجهیزات زیادی در اتاق تمرین وجود دارد. آنقدرها هم نزدیک نبود، اما تصمیم گرفتم از آن استفاده کنم زیرا سیستمی بود که در آن یک بار هزینه پرداخت می کنید.

تردمیل وجود دارد، اما البته من از آن استفاده نکردم زیرا به زانوهایم فشار وارد می کرد. در نتیجه امتحان کردن دستگاه های مختلف دیگر، احساس کردم که "کراس ترینر"، "ماشین های پله" و "دوچرخه های تناسب اندام" باری بر دوش زانوهایم نمی گذارند. "دوچرخه تناسب اندام" کمی سخت بود زیرا حرکات زیادی وجود داشت که زانوها را عمیقا خم می کرد، بنابراین من عمدتا از "کراس ترینر" استفاده می کردم.

نیمه دیگر تجهیزات برای تمرینات عضلانی بود، بنابراین فقط زمانی آن را لمس کردم که کمی وقت اضافی داشتم.

به هر حال، من هر روز از اتاق تمرین استفاده نمی کردم، بلکه تقریبا هر دو روز یک بار استفاده می کردم. من این کار را قبل از اجرا انجام داده بودم، بنابراین در نتیجه، دویدن را تا اجرای واقعی تمرین نکردم. من فکر می کنم طولانی ترین دویدن احتمالا در روز اول حدود 2 ~ 3 کیلومتر بود.

در عوض، به لطف استراحت دادن به زانوهایم تا حد امکان، درد زانوهایم هنگام راه رفتن حدود یک هفته قبل از اجرا به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود. می ترسیدم اگر فقط بدوم، دوباره بدتر شود. در واقع، من کمی سعی کردم بدوم، اما درد و ناراحتی در زانویم باقی ماند.

روز قبل از اجرا

فکر می کنم روزی بود که برای اجرای واقعی سازگار شوم، اما هیچ چیز خاصی را از زندگی همیشگی ام تغییر ندادم. کمی زود به رختخواب رفتم و حدود 10 دقیقه راه رفتم و دویدم. البته فردا در حال آماده سازی آنچه را که نیاز دارم دارم.

در روز ماراتن

ما با پای پیاده و با قطار به محل برگزاری سفر کردیم. سعی کردم در راه به آرامی بدوم، اما هنوز کمی در زانوهایم احساس ناراحتی می کردم. به نظر می رسد حرکات پیچشی زانو آسیب رسان ترین است.

در مسیر ایستگاه سندای به محل برگزاری، تعداد زیادی از مردم در حال راه رفتن بودند که به وضوح لباس پوشیده بودند که گویی قرار است ماراتن بدوند. وقتی چنین چیزی را دیدم، هیجان زده شدم. من فکر می کنم کسانی که درک می کنند درک خواهند کرد.

زمان شروع 9:10 بود، اما حدود یک ساعت زودتر به محل رسیدیم. پس از ورود، باید کمی پیاده روی کنید، چمدان های خود را چک کنید، لباس عوض کنید، منتظر نوبت خود باشید و غیره، بنابراین فکر می کنم بهتر است زمان زیادی داشته باشید. در واقع، محل برگزاری همانطور که در عکس نشان داده شده است، شلوغ است.

شروع

با بیش از 10,000 نفر در این بار، شروع همزمان غیرممکن است. به همین دلیل افراد به بلوک ها تقسیم می شوند و سریع ترین افراد از بلوک A در بالا شروع می کنند و سریع ترین فرد بعدی از بلوک B شروع می کند. این سیستمی است که در آن افراد کند مانع افراد سریع نمی شوند. این سیستم خود در سایر ماراتن های کامل نیز اعمال شده است.

از آنجایی که این اولین باری بود که در مسابقه شرکت می کردم، زمان تخمینی برای پایان دادن به مسابقه را نمی دانستم، بنابراین آن را 6 ساعت تنظیم کردم. بنابراین من از بلوک M در پشت شروع کردم. در واقع، من فکر می کنم حدود 6 دقیقه طول کشید تا افراد در بلوک M به موقعیت بلوک A برسند. ممکن است تأثیر کمی بر کسانی که به دنبال رکورد هستند داشته باشد، اما فکر نمی کنم مشکل چندانی ایجاد کند زیرا افرادی که پشت آن هستند افرادی نیستند که در وهله اول به دنبال یک رکورد هستند. با این حال، لطفا توجه داشته باشید که بر زمان بسته شدن تأثیر می گذارد که به آن مانع در راه می گویند.

بلافاصله پس از شروع، افراد جلو به طور عادی شروع به دویدن کردند، اما به نظر می رسید افراد عقب به تدریج به جلو حرکت می کنند، بنابراین اساسا پیاده بود. فکر می کنم کمی از نقطه شروع گذشته بود که بالاخره شروع به دویدن مداوم کردم.

1 کیلومتر به طرز شگفت انگیزی طولانی است

زانوهایم از زمانی که شروع به دویدن کردم در وضعیت خوبی قرار گرفته اند، به لطف این واقعیت که توانسته ام به درستی استراحت کنم و دوچرخه ام را بیهوده رکاب بزنم. من حتی پس از مدتی دویدن در زانوهایم ناراحتی داشتم، اما صادقانه فکر می کنم خوش شانس بودم که می توانستم خودم را در حال دویدن به دلیل شروع آهسته تصور کنم.

ممکن است فکر کنید که 1 کیلومتر مسافت زیادی نیست زیرا فکر می کنید 1 کیلومتر مسافتی است که به طور معمول حتی در زندگی روزمره خود پیاده روی می کنید. اگر فقط به منظور دویدن می دوید، احساس خواهید کرد که مسافت به طرز شگفت انگیزی طولانی است. هر 1 کیلومتر که می دوید، یک تابلوی راهنما می بینید و با رفتن 2 کیلومتر، 3 کیلومتر و 4 کیلومتر طول آن را احساس خواهید کرد. من نگران قدرت بدنی، زانوها و عضلات پاهایم بودم، اما توانستم با خیال راحت از آن عبور کنم زیرا سرعتم به طور کلی پایین بود. حتی اگر بخواهید سرعت خود را افزایش دهید و به جلو بروید، به سختی می توانید جلو بروید زیرا در این مرحله در حالت کوفته هستید.

حدود 2 ~ 3 کیلومتر دورتر، دو نفر (هیدتاکا کانو و تاکاهیرو اوگاتا) از "کائوگا هندیکن" بودند که به پخش تلویزیونی آمده بودند.

فکر کردم زمان مناسبی را دویده ام، اما فکر کردم، "آیا هنوز 3 کیلومتر است؟" این چیزی است که من فکر می کردم. نیمه اول برای مدتی به همین شکل ادامه دارد.

به تدریج زانو شروع به تحت تأثیر قرار می گیرد.

در ابتدا فکر کردم کمی است، اما بعد از حدود 4 ~ 5 کیلومتر، شروع به درد در زانوهایم کردم. تا به حال در زانوی راستم درد داشتم اما این بار درد زانوی چپم شدیدتر بود. ممکن است به این دلیل باشد که با پای راستم می دویدم. من هرگز 4 ~ 5 کیلومتر را در تمرین انجام نداده ام، بنابراین نمی دانستم که دویدن از اینجا به بعد چگونه خواهد بود.

پلی با اختلاف ارتفاع بین 5 تا 9 کیلومتر وجود دارد، اما من سعی کردم با توجه به باری که روی زانوهایم بالا و پایین بود، در آنجا راه بروم. از این گذشته، برخلاف زمین صاف، بار روی زانوها قوی است، بنابراین فکر کردم بهتر از شکستگی زانو و عدم توانایی دویدن است. من هنوز در حالت کوفته بودم، بنابراین تا حدی از من سبقت گرفته بود، اما در حین دویدن از تعداد مشخصی از مردم عبور کرده بودم، بنابراین در موقعیتی نبودم که آنقدر عقب باشم.

حدود 6 کیلومتر. این جایی بود که خط مستقیم طولانی شروع شد و من شروع به اضطراب کردم، از جمله درد در زانوهایم.

این پل در نزدیکی 9 کیلومتر است. به نظر می رسد هنوز افراد زیادی وجود دارد، اما محیط اطراف به اندازه کافی پراکنده است که تا حدودی فاصله داشته باشد. در مقایسه با ابتدا، به نظر می رسد تفاوت بین جلو و عقب در حال گسترش است.

حدود 10 کیلومتر است. من توانستم تا حدی استراحت کنم زیرا روی پل ها راه می رفتم، اما همانطور که انتظار می رفت، بار روی هم انباشته شد و مجبور شدم بایستم و استراحت کنم. در واقع، من از این زمان عکس های زیادی نگرفته ام. تا این لحظه، من حدود 10 عکس در هر کیلومتر گرفته بودم، اما پس از این، به یکباره دچار نیشگون گرفتن شدم.

زمان انتظار توالت شیطان

پنجمین نقطه توالت در حدود 11 کیلومتر وجود داشت و اگرچه خیلی فوری نبود، اما کمی به ادرار کردن داشتم. من در سطحی بودم که می توانستم همانطور که بود بدوم، اما می خواستم تا حد امکان تمیز بدوم، و می خواستم به زودی پاهایم را استراحت دهم تصمیم گرفتیم استراحت کنیم. این آغاز کابوس بود.

پنج توالت مردانه وجود داشت، بیشتر از هر جای دیگری، بنابراین فکر کردم آنقدر طول نمی کشد. تعداد افراد بیشتر از آنچه انتظار داشتم در صف بودند و در نتیجه، فکر می کنم بیش از 10 دقیقه در صف بودم. به همین دلیل، وقتی شروع به صف کشیدن کردم، باید به صورت گروهی ماراتن می دویدم، اما تقریبا هیچ فردی پس از بیرون آمدن از دستشویی در مسیر نمی دوید. ما کاملا عقب بودیم.

مشکل این است که در یک ماراتن کامل، چندین "موانع" در دوره وجود دارد و اگر نتوانید در مدت زمان مقرر به آنها برسید، رد صلاحیت خواهید شد. از آنجایی که ما با مسدود کردن جاده های معمولی در حال دویدن ماراتن هستیم، نمی توانیم آنها را برای همیشه مسدود کنیم. بنابراین، اگر راه بروید یا بدوید، در سد گیر خواهید کرد و نمی توانید مسابقه را به پایان برسانید.

در حالی که منتظر توالت بودم، اطرافیانم مکالماتی مانند "خیلی نزدیک نیست؟" یا "اگر تا جایی که می توانید بدوی، می توانید به موقع آن را انجام دهید." وقتی می دیدم تعداد افراد در جاده ها به تدریج کاهش می یابد بسیار مضطرب بودم.

وضعیت پاهایم کمی بهبود یافت زیرا بعد از استراحت توالت استراحت می کردم، اما از طرفی به نظر می رسد که اختلاف شکاف در بار زمانی که بیش از حد استراحت می کردم در نهایت تأثیر چندانی نداشت. من یک نظریه دارم، اما اگر می خواهید پاهای خود را بازیابی کنید، احساس می کنم بهتر است در حین راه رفتن بهبود یابید تا توقف و استراحت کنید. اگر راه بروید، می توانید کمی مسافت بگیرید.

و زمانی که تقریبا هیچ مردمی وجود ندارد، ماراتن دلخراش در جاده ای وسیع شروع به دویدن می کند.

عبور از سد سوم

داشتم می دویدم تا یکی یکی از آنها عبور کنم، اما داشتم فکر می کردم که اگر به موقع به مانع نرسیدم، خوب خواهم شد. صادقانه بگویم، زانویم در وضعیت بدی بود و فکر نمی کردم بتوانم مسابقه را به پایان برسانم. از این لحظه به بعد، من همیشه در حالت دویدن نبودم، اما تقریبا در نیمه وقت می دویدم و راه می رفتم. اطرافیانم نیز همین احساس را داشتند و فکر می کنم به دلیل عملکرد ضعیفم احساس می کردم که از گروه عقب مانده ام.

تعداد زیادی از افراد بودند که در تقاطع T جلوی مانع سوم چرخیدند، بنابراین فکر کردم، "شاید اگر کمی سخت تر کار کنم، بتوانم به این گروه برسم!؟" فکر کردم، اما در واقع، نقطه چرخش بسیار دور بود، و من برای مدت کوتاهی خوشحال بودم، و در نهایت بی وقفه در کنار جاده رانندگی کردم که افراد کمی بودند.

و سومین مانع سرنوشت پس از چرخش. محدودیت زمانی 11:10 تعیین شده بود، اما من حدود ساعت 11:07 از آن عبور کردم. خوب، من موفق شدم از آن خارج شوم، اما پس از چرخیدن تقریبا هیچ فردی در لاین مقابل نبود. و اتوبوسی در حال حرکت بود تا کسانی را که وقت خود را تمام کرده بودند در خود جای دهد. من کمی ترسیده بودم زیرا احساس می کردم حمله به تایتان و دیوار شیطان از پشت نزدیک می شوند. البته کسانی که به موقع به دروازه نرسیده اند در این اتوبوس اسکان داده می شوند.

به هر حال، می توانید مناظر این نقطه چرخش را در یوتیوب در زیر مشاهده کنید. شما می توانید همه چیز را از دوندگان در وهله اول گرفته تا دوندگانی که در سد سوم و آخر قرار نگرفتند را ببینید. در این مرحله، فاصله بین مقام اول و آخرین مکان 1 ساعت و 20 دقیقه بود.

برش از طریق حالت بالا

اگر بیش از 10 کیلومتر بدوید و درد و خستگی افزایش یابد، احساس عجیب می شود. به عنوان مثال، زانوهای شما آنقدر درد می کنند که نباید بتوانید بدوید، اما درد "طبیعی" می شود. بنابراین، شما قادر خواهید بود در حالی که درد دارید به طور معمول بدوید. با این حال، اگر علائمی مانند "زانوهای شکسته" یا "پاهای سفت" دارید، به وضوح در شرایطی برای دویدن نیستید، بنابراین لطفا به درستی با آنها برخورد کنید.

به لطف این احساس، وقتی شروع به دویدن از راه رفتن می کنید، ممکن است احساس مرموزی داشته باشید که می توانید برای مدتی به دویدن ادامه دهید. من خودسرانه این حالت را "حالت بالا" می نامم. این یک "بالا" مانند مشخصات نیست، بلکه یک "بالا" برای "تنش بالا" است. متأسفانه، مشخصات در وسط ماراتن بالا نمی رود.

اگر یک بازیکن ورزشی هستید و تا به حال دویده اید یا تا حد مجاز حرکت کرده اید، ممکن است احساس مشابهی داشته باشید. با این حال، این فقط یک احساس شخصی است، بنابراین مطمئن نیستم که آیا این نوع شرایط طبیعی است یا خیر. خوب، من فکر می کنم شما باید از قبل تمرین کنید تا در وهله اول در این وضعیت قرار نگیرید.

خوب، من با استفاده از این احساس توانستم به جلو حرکت کنم تا زمان دویدن را تضمین کنم و وقتی قدرت بدنی ام کاهش یافت، روند راه رفتن و بهبودی و به دست آوردن فاصله را تکرار کردم. از حدود 13 کیلومتر تا حدود 26 کیلومتر، تقریبا یک خط مستقیم بود و منظره خوب بود و می توانستم مردم را ببینم که به خوبی راه می روند و می دوند، بنابراین احساس اضطراب کمی ناپدید شد. از نظر سرعت، من توانستم با سرعتی بدوم، که از جمعیت عبور می کرد، بنابراین توانستم تا حدی از عهده آن برآیم. در واقع، من حدود ساعت 12:07 به مانع چهارم رسیدم، بنابراین توانستم حدود 13 دقیقه وقت بگذارم.

من کمی وقت بیشتری داشتم، بنابراین از 20 کیلومتر عکس گرفتم. به نظر می رسد افراد زیادی بودند که به عنوان سوغاتی عکس می گرفتند. من تا کنون هیچ عکسی نگرفته ام، اما می بینید که مردم در حال حاضر بسیار پراکنده هستند.

این عکسی از سد چهارم است.

فکر کردم بی فایده است، اما بالاخره تا نیمه راه را به سمت آن دویدم.

با این حال، خستگی انباشته شده است و بهبودی حتی پس از راه رفتن غیرممکن شده است. علاوه بر این، من کمی به خستگی عضلات پایم اطمینان داشتم، بنابراین تا کنون مشکلی نداشتم، اما گاهی ساق پاهایم درست قبل از سفت شدن در حالتی بودند و زمان دویدن بسیار کاهش می یافت. به تدریج، با پیشرفت از مانع، زمان باقیمانده کاهش می یابد.

معصومیت

خط مستقیم طولانی به پایان رسیده است، خستگی تا حد زیادی انباشته شده است و زمان پیاده روی بسیار طولانی تر شده است. تقریبا نمی توانستم از حالت بالا استفاده کنم و به دلیل "زانو درد"، "بی حسی در بازوهایم"، "درد پا" و "خستگی در کل بدنم" نمی توانستم به جلو حرکت کنم. "بی حسی در بازوها" زمانی است که اعصاب کشیده و بی حس می شوند، زمانی که بازو چندین بار در حین دویدن بالا و پایین می رود. این شبیه به احساس بی حسی در بازوی شما هنگام ضربه زدن به چیزی در شکاف بین آرنج است. سپس، گویی برای اضافه کردن فشار، دوندگانی که وارد "خط چرخش" شدند و چرخیدند، یکی پس از دیگری از طرف دیگر می دویدند و به آنها فشار می آوردند. علاوه بر این، خط چرخش دوم دو برابر خط اول است، بنابراین مجبور خواهید شد مسافت قابل توجهی را طی کنید.

بنابراین، به جای "حالت بالا"، سعی کردم دویدن را با "بی فکری" به عنوان راز ادامه دویدن تمرین کنم. کاری که باید انجام دهید این است که "به هیچ چیز فکر نکنید"، "در حالی که به پایین نگاه می کنید" و "به اطراف نگاه نکنید". این به شما امکان می دهد بدون اینکه تحت تأثیر محیط اطراف خود قرار بگیرید، با سرعت خود بدوید. اصلا لازم نیست نگران بیرون کشیده شدن باشید. ممکن است تعجب کنید که از منظر دویدن در حین تفریح چگونه خواهد بود، اما صادقانه بگویم، نمی توانم جلوی آن را بگیرم زیرا به حد خودم نزدیک هستم و دیگر نمی توانم به آن فکر کنم. در این مرحله، میل به پایان دادن به مسابقه قوی تر می شود و برعکس، اضطراب در مورد مهلت مانع افزایش می یابد.

به هر حال، من دیگر از اینجا عکس نمی گیرم. این به این دلیل است که ما دیگر نمی توانیم آن را بپردازیم. در واقع، فکر می کنم حدود 6 دقیقه در سد هفتم باقی مانده بود. صادقانه بگویم، چیز زیادی در مورد آن به یاد نمی آورم. یادم می آید که پس از برگشتن کاروانی از اتوبوس ها را دیدم که از خط مقابل می آمدند.

تحمل همه چیز

شما اغلب عبارت "من در پایان با احساساتم دویدم" را می شنوید و فکر می کنم این درست بود. وقتی به زمان و مسافت باقی مانده فکر می کنم، به نوعی زمانی را که می توانم راه بروم و زمانی که باید بدوم، درک می کنم. صادقانه بگویم، می خواستم بقیه راه را پیاده روی کنم، اما پس از آن نمی توانستم مسابقه را تمام کنم، بنابراین هنوز مجبور بودم تا حدی بدوم. گاهی اوقات فکر می کنم که اگر آخرین جهش را در پایان انجام دهم، راه رفتن تا آن زمان اشکالی ندارد. نمی توانستم تصور کنم که بتوانم آخرین جهش را در وضعیت فعلی ام انجام دهم، بنابراین فقط به دویدن تا حد امکان و دویدن تا حد امکان فکر می کردم.

به عنوان مثال، من اهدافم را به بخش های کوچکی تقسیم کردم، مانند دویدن به سمت فرد نارنجی پوش در مقابلم و سپس دویدن به سمت فرد سبز پوش. من کاملا نگران بودم که نتوانم مسابقه را به پایان برسانم زیرا نمی توانستم مسافت را به دست آورم، بنابراین سعی کردم تا جایی که ممکن است بدوم.

در واقع، در سد هشتم، 4 دقیقه باقی مانده بود و متصدی صدای "0 دقیقه دیگر بسته می شود!" در 2 دقیقه یا 1 دقیقه شنید و من با عجله فوق العاده می دویدم. واقعا برای قلبم بد بود.

تابلویی وجود داشت که می گفت 6 کیلومتر و 5 کیلومتر باقی مانده است، اما به طرز وحشتناکی طولانی به نظر می رسید. به طور معمول، من 1 کیلومتر را بسته بندی نمی کنم زمان زیادی طول کشید تا بدوم، اما احساس کردم بالاخره 1 کیلومتر را طی کرده ام. همچنین فکر کردم که ممکن است فاصله را اشتباه اندازه گیری کرده باشم.

به هر حال، من هنگام دویدن اصلا به ساعت نگاه نکردم. اساسا، من فقط زمان را در مانع دیدم، بنابراین اساسا زمان باقیمانده را در این بین تصور کردم.

جرات نوشتن عنوان را ندارم

اگر عنوان را بنویسم، نتیجه در فهرست مطالب آشکار می شود، بنابراین جرات نوشتن آن را ندارم. در حال حاضر، مسابقه را به پایان رساندم. نتیجه حدود 6 ساعت و 20 دقیقه بود. محدودیت زمانی 6 ساعت و 30 دقیقه است، بنابراین باید 10 دقیقه زودتر به پایان برسانید.

وقتی نگاهی به تلفن همراهی انداختم که شخصی که در کنارم می دوید در 1 ~ 2 کیلومتر قبل از هدف به آن نگاه می کرد، زمان 15:23 نمایش داده شد و فکر کردم تمام شده است. ماراتن محدودیت زمانی 6 ساعت و 30 دقیقه داشت، بنابراین همیشه فکر می کردم زمان پایان ساعت 15:30 خواهد بود. بعدا، وقتی به آن فکر کردم، متوجه شدم که ماراتن ساعت 9:10 شروع شد، بنابراین آخرین مهلت در واقع 15:40 بود. نمی خواستم جلوی دروازه خداحافظی کنم، بنابراین دیوانه وار دویدم و فکر کردم که تمام شده است. (اما در نهایت قدرت بدنی نداشتم و در راه راه رفتم.)

وقتی این بار برای ماراتن درخواست دادم، هدفم "به پایان رساندن" مسابقه بود و قبل از اینکه زانویم آسیب ببینم و ماراتن بدوم، هدفم "تمام کردن" بود صادقانه بگویم، به سختی فکر می کردم که بتوانم مسابقه را در حین دویدن به پایان برسانم. فکر می کنم در حدود سد ششم بود که شروع به فکر کردن در مورد پایان مسابقه کردم، اما در پایان، از جمله وقایع قبل از پایان، تا پایان شک داشتم.

اما خوشحالم که توانستم مسابقه را در پایان به پایان برسانم. اگر در نیمه اول به اتوبوس فرستاده می شدم، تسلیم می شدم، اما اگر به اتوبوس نزدیک دروازه فرستاده می شدم، حتما ناامید می شدم و فکر می کردم: "اگر کمی سخت تر کار می کردم، می توانستم به گل برسم." تاکنون مشکلات زیادی وجود داشته است، اما متوجه شدم که بسته به تلاشم می توانم مسابقه را به پایان برسانم.

به هر حال، عکس زیر به عنوان جایزه فینیشر داده شد.

من چیزهای زیادی دریافت کردم، اما مطمئن نیستم که فقط کسانی که مسابقه را به پایان می رسانند یا همه کسانی که شرکت می کنند، آن را دریافت خواهند کرد.

حال حاضر

من این مقاله را دو هفته پس از مسابقات می نویسم و همانطور که انتظار می رفت، روز بعد و روز بعد از آن، به سختی می توانستم حرکت کنم. خوب، من قبلا یک روز مرخصی گرفته بودم و از راه دور کار می کردم، بنابراین تقریبا هیچ مشکلی وجود نداشت.

درد عضلانی در حدود 1 ~ 2 روز به طور کامل درمان شد، اما درد زانو هنوز از بین نرفته است. از نظر شرایط، فکر می کنم شبیه وضعیتی است که در تمرین قبل از ماراتن آسیب دیدم. فعلا می توانم راه بروم، اما هنوز درد دارم، بنابراین از آن زمان تاکنون اصلا ورزش نکرده ام.

از این به بعد

دلیل اینکه این بار در ماراتن کامل شرکت کردم این بود که ببینم چقدر می توانم بدوم. من تمایل خاصی به دویدن در یک ماراتن دیگر ندارم. شاید در آینده نظر خود را تغییر دهید و به تمرین صحیح و مشارکت فکر کنید. به هر حال، من نمی توانم اینطور حرکت کنم مگر اینکه بدنم اکنون کاملا بهبود یافته باشد، بنابراین فکر می کنم مدتی صبر کنم و ببینم. خب، من قبلا به اتاق تمرین می رفتم، بنابراین ممکن است در حد متوسط به آنجا بروم. من لباس و کفش زیادی خریدم.

برای کسانی که تازه وارد ماراتن شده اند اما به دویدن یک ماراتن کامل فکر می کنند

اگر تا اینجا خوانده باشید، می دانید که دویدن یک ماراتن کامل چقدر سخت است. اگر می خواهید شرکت کنید و بدوید، فکر می کنم فعلا باید نکات زیر را دنبال کنید.

  • قبل از درخواست برای ماراتن، ابتدا سعی کنید مقدار مشخصی بدوید تا ببینید چه توانایی هایی دارید
    • می توانید از قبل بررسی کنید که آیا واقعا توانایی شرکت در آن را دارید یا خیر. اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، فقط درخواست نکنید.
    • پس از درخواست، احتمال زیادی وجود دارد که هزینه مشارکت قابل استرداد نباشد، بنابراین شرم آور است اگر تصمیم به ترک آن بگیرید. تجهیزات نیز مورد نیاز است، بنابراین چیزهای زیادی هدر می رود.
  • اگر معمولا نمی دوید، حدود 6 ماه قبل از مسابقه شروع به آهسته دویدن کنید.
  • هنگام تمرین، با مقدار کمی تمرین شروع کنید. اگر شروع به رفتن به همه چیز کنید، ممکن است بدن خود را بشکنید. اگر بدن خود را بشکنید، میزان تمرین به طور نسبی کاهش می یابد.
  • ایده خوبی است که بدانید دویدن مسافت نزدیک به یک ماراتن کامل حداقل یک بار در مرحله تمرین چه حسی دارد
  • سنگین ترین قسمت پاها هستند. یک جفت کفش انتخاب کنید که برای ماراتن مناسب باشد.
  • اگر در رتبه بندی عقب هستید، مواقعی وجود دارد که نوشیدنی های شما در ایستگاه کمک تمام می شود. در هر صورت، بهتر است یک نوشیدنی دوباره پر کننده بنوشید حتی اگر حدود 100 میلی لیتر باشد.
  • همیشه قبل از دویدن از توالت استفاده کنید. اگر در طول ماراتن در شرایط اضطراری باشید، نمی توان به آن کمک کرد، اما اگر از توالت استفاده می کنید، تقریبا هیچ زمان انتظاری پس از اواسط مسابقه وجود ندارد.
    • در نیمه اول، زمان انتظار زیادی وجود دارد و دویدن سریع و یافتن زمان دشوار است، بنابراین محدودیت زمانی را تا حدودی تحت تأثیر قرار می دهد